دیپلماسی ایرانی آخرین تحولات کویت را در گفت و گو با دکتر صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی کرده است. دیپلماسی ایرانی: با بالا گرفتن تظاهرات در کویت امیر این کشور دستور به انحلال دولت داد و پس از آن فرد جدیدی را مامور تشکیل کابینه کرد. این اقدام اگر چه در واکنش به این اعتراضات صورت پذیرفت اما در عمل نه تنها فایده ای برای سلفی‌ها نداشت بلکه امیر کویت دستور داد تا با حمله کنندگان به پارلمان برخورد قانونی شود. دیپلماسی ایرانی آخرین تحولات کویت را در گفت و گو با دکتر صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی کرده است: بعد از بالا گرفتن تظاهرات در کویت شاهد انحلال دولت بودیم. ماهیت حرکت اعتراضی جاری در کویت چیست؟ اعتراض‌هایی که در کویت شکل گرفت در مجموع توسط گروه‌های سلفی یا متمایل به عربستان انجام شد. بنابراین، این اعتراض‌ها را به عنوان اعتراض‌های مردمی‌و گسترده نمی‌توان تلقی کرد. چرا که اعتراض آن‌ها عمدتا متوجه اکثریت نمایندگان مجلس و کل عملکرد دولت و نخست وزیر بود. اما نسبت به مسائل دیگر هیچ گونه اعتراضی از خود نشان ندادند. به طور مثال درباره حضور غربی‌ها و نیروهای امریکایی، تسلط غربی‌ها و به خصوص امریکایی‌ها بر اقتصاد کشور و سایر مسائل اصلا مورد اعتراض نبوده است. بلکه جهت خاصی داشت و ناظر بر اغلب نمایندگان مجلس و دولت بود. به هر حال دولت با فرمان امیر کویت منحل شد و فرد دیگری به نخست وزیری تعیین شد. اکثریت دولت و اکثریت پارلمانی ای که نیروهای سلفی به آن معترض بودند چه طیفی را تشکیل می‌دادند؟ وضعیتی که در کویت وجود دارد شاید تا حدودی با باقی کشورها متفاوت باشد. به هر ترتیب برای مجلس کویت انتخاباتی وجود دارد،‌ دولت به مجلس معرفی می‌شود، مجلس آن‌ها را تایید یا رد می‌کند. بنابراین کویت نسبت به باقی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از یک درجه دموکراسی برخوردار است. از جریان‌هایی که در کویت فعال هستند می‌توان به جریان‌های ملی گرا، جریان‌های مذهبی مستقل، جریان‌های سلفی وابسته به عربستان و جریان‌های لیبرال نام برد. همه این‌ها در مجلس کویت حضور دارند و هر کدام هم به درجه ای که در جامعه حضور دارند، با توجه به نوع قانون انتخابات کویت، نمود و حضوری در مجلس دارند. آیا این که امیر کویت فرمان انحلال دولت را داد،‌ نشان دهنده اکثریت سلفی‌ها است؟ خیر. اقدام امیر کویت در انحلال دولت یک امر جاری و ساری است. هر از گاهی دولت در کویت به دستور پادشاه منحل می‌شود. ولی افراد جدیدی که توسط نخست وزیر انتخاب شده اند در همان جهت و حالت فراگیر نسبت به جریان‌های سیاسی است. در نتیجه تغییر آن چنانی حاصل نشده است. در عوض آن‌هایی که برای نخستین بار در تاریخ کویت به مجلس حمله کردند و آن را تخریب کردند، به دستور امیر کویت باید به محاکمه کشیده شوند. نقش عربستان را در این جریان چگونه می‌دانید؟ آیا عربستان واقعا سلفی‌ها را تحریک می‌کند یا گرایش‌های خود نیروهای سلفی به عربستان این گونه است؟ این مسئله پیچیده ای است. آثاری از این مسائل کمتر ریشه‌ها را مشخص می‌کند. اما در عمل فشار و هیمنه عربستان بر مجموعه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و به خصوص بر کویت و بحرین، چه در اتخاذ سیاست‌ها، چه در موضع گیری‌ها، چه در طرفداری‌ها و چه در پیگیری مسائل، شعارها مشهود است. هنگامی‌که مسئله یا شعاری از سوی سعودی‌ها مطرح می‌شود، مشاهده می‌کردیم و می‌کنیم که بلافاصله از سوی کویتی‌ها هم اقدامی‌صورت می‌گرفت. یعنی اگر عربستان مطلبی علیه ایران مطرح می‌کرد، بعد از مدت کوتاهی یا شاید بلافاصله، و یا گاهی اوقات قبل از آن اقدام، در کویت نیز چنین اتهاماتی مطرح می‌شد. این نوع هماهنگی نمی‌تواند یک هماهنگی صرفا ذهنی و معنوی باشد و هماهنگی تشکیلاتی ای در این خصوص صورت نگرفته باشد. علت این کار از سوی عربستان این است که همیشه دولت کویت را تحت سایه خود نگه دارد. با توجه به این صحبت‌ها آیا درست است که بگوییم نمی‌توان حرکت اعتراضی ای که در کویت منجر به انحلال دولت شده را در جریان کلی بیداری اسلامی‌و بهار عربی دانست؟ بله. از این نوع جریان‌ها قبل از آغاز اتفاقات بهار عربی در کویت وجود داشته و بعدها هم وجود خواهد داشت. اصولا ترکیب بافت سیاسی و جمعیتی کویت با بقیه کشورهای عربی که شاهد این تحولات بوده اند، متفاوت است. شرایط کویت چیزی میان شرایط کشورهایی که در آن‌ها بهار عربی به ثمر نشسته و باقی کشورهای عربی است و کویت در میانه قرار دارد. اعرتضات مردمی‌و اعتراضات پارلمانی همواره وجود داشته است. دولت‌های متعددی تحت تاثیر همین اعتراضات تغییر کرده اند. اما این که این تظاهرات نشان دهنده خواسته‌های عمق جامعه کویت است یا خیر، باید گفت که این خواسته‌ها در این حرکات مشهود نیست.